اولین روز دبستان باز گرد
کودکی های قشنگم باز گرد
درس های سال اول ساده بود
آب را بابا به سارا داده بود
درس پند آموز روباه و خروس
روبه مکار و دزد چاپلوس
روز مهمانی کوکب خانم است
سفره پراز بوی نان گندم است
کاکلی گنجشککی با هوش بود
فیل نادانی برایش موش بود
با وجود سوز و سرمای شدید
ریز علی بیراهن از تن میدرید
تا درون نیمکت با می شدیم
ما بر از تصمیم کبری میشدیم
کاش هرگز زنگ تفریحی نبود
جمع بودن بود و تفزیقی نبود
کاش میشد باز کوچک میشدیم
لااقل یک روز کودک میشدیم
مهر بر همه بچه مدرسه ای های قدیمی مبارک